از فقر و جنگ و نفرت و کشتار خسته ام
از فقر و جنگ و نفرت و کشتار خسته ام
از چوبه های دوزخی دار خسته ام
در جنگل مصیبتم وُ زخم خورده ام
از حمله های گله ی کفتار خسته ام
اخبار بد جهان مرا دوره کرده است
از هر چه روزنامه و اخبار خسته ام
تحلیل هر خبر/شکم سیر منتقد
از بحث و ژست و صحبت و سیگار خسته ام
در ذات من اگر چه تمنای شادی است
لیک از تهاجم غم و تکرار خسته ام
موسیقی و مراقبه تسکین من نشد
از شمع و عود و نغمه ی سی تار خسته ام
لبریزم از حسین پناهی و منزوی
آه از فروغی و شب و گیتار خسته ام
دنیا به این قشنگی و زندانی ام در آن
از انتشار این همه دیوار خسته ام
شاعر محمدنیمااحمدی
شهریور 96...برچسب : نویسنده : gojesabz90 بازدید : 19